ساقی دل و سبوی چشمان

ساخت وبلاگ

ساقی دل و سبوی چشمان
این کیست شبان به کوی چشمان


این مردمکان که خواب دارند
ما لیک تَکان به توی چشمان


دیدی که چه بی‌بخار برخاست
خلقی پی آبروی چشمان


ما جلوه و آبرو ندانیم
اشک‌ایم نهان به جوی چشمان


خاموش که وقت کارزار است
برپای به های‌و‌هوی چشمان


گفتا دم باده نیست حلمی؟
گفتم سر جان، به روی چشمان

<strong>ساقی</strong> دل و <strong>سبوی</strong> چشمان | غزلیات حلمی

هست از تدبیر و هم دلواپسی...
ما را در سایت هست از تدبیر و هم دلواپسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dsnhelmia بازدید : 164 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 14:54