شب به شب آیند و ..

ساخت وبلاگ

يكشنبه ۳۰ مهر ۰۲

شب به شب آیند و جانم را به پنهانی برند
حاضران روح را هر شب به مهمانی برند


عاشقان گر گود بنشینند پُربیراه نیست
خاضعان عشق را آخر به چوپانی برند


سایه چون بر طینتش خطّ تباهی می‌کشد
ای بسا هم نوربخشانی که ظلمانی برند


مجلس موسیقی است و میزبانان فلک
هر که پیداتر نشیند را به قربانی برند


آزمون‌ها سخت و ما هم جمله با سر باختیم
بُرده‌ی جام ظفر را هم به قپّانی برند


نو شود امسال و هر سال از شما بیدارها
خفتگان را نیز در بند پریشانی برند


هر چه از پیراهن جان بوده برکندی و حال
حلمی بی‌خانه را هر جا که می‌دانی برند

شب به شب آیند و جانم را به پنهانی برند | غزلیات حلمی

هست از تدبیر و هم دلواپسی...
ما را در سایت هست از تدبیر و هم دلواپسی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dsnhelmia بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 5:52